فیلم داستان "بیهتر" دختری جوان که عاشق محبت است، او "عدنان" مردی مسن‌تر، ثروتمند و محترمی را به عنوان راهی برای خروج از کلیشه‌ای می‌بیند که جامعه و مادر مادی‌گرایش برای او تعیین کرده‌اند. اما او به زودی متوجه می شود که از توجه او راضی نیست و نیازهای دیگری دارد و ...

مسعود، یک کارمند دولتی که برای دفن مادرش به زادگاهش بازمی گردد، ولی توسط برادر کوچکترش موسی برای یافتن یک گنجینه اغفال می شود و خود را درگیر یک قتل می بیند و ...

داستان فیلم درباره تجربیات افرادی که در شب سال نو گرد هم می‌آیند، در حالی که به هیچ وجه نباید در یک مکان جمع می‌شدند. “دیدم” با این تصور که پاندمی‌ای که باعث شده او برای مدتی طولانی در خانه بماند به پایان رسیده است، تصمیم می‌گیرد در شب سال نو با همه عزیزانش دور هم جمع شوند. او که از روزها پیش خود را برای این شب آماده می‌کرد، متوجه می‌شود که در صبح سال نو مقررات منع رفت‌وآمد اعلام شده است و ...

پس از اینکه آژانس تبلیغاتی او ورشکست می شود، یک فیرات بدهکار در یک استراحتگاه یوگا به دنبال خواننده ای می افتد و به او در سفری برای خودشناسی می پیوندد و ...

سارق وطن پرست چنگیز رجایی بعد از سالها برای سرقت جدید با گروهش بازمی گردد. اما این دفعه قصد آن را ندارد تا سرقت را با همکاری گروه خودش انجام دهد بلکه با پیگیری هدفی که هیچ کس از قصد آن خبر ندارد با نزدیکی و ورود به یک گروه خطرناک برای سرقت از یک خانه با تکنولوزی بالا با تغییر قیافه از نقشی به نقش دیگر تغییر هویت میدهد تا به شبح کسی که سالها در جستجوی اوست به اندازه یک نفس نزدیک شود. البته در این میان سرباز مهمت رضا هم دست از تعقیب او برنداشته است…